بحران بن بست در انتظار اقتصاد
بحران بن بست در انتظار اقتصاد
علی سعدوندی، اقتصاددان در گفتوگو با صدای بورس به بررسی امکان تحقق هدف واگذاریهای دولت و کسب درآمد مورد نیازش از این طریق پرداخت.
بحران بن بست در انتظار اقتصاد
علی سعدوندی، اقتصاددان در گفتوگو با صدای بورس به بررسی امکان تحقق هدف واگذاریهای دولت و کسب درآمد مورد نیازش از این طریق پرداخت.
بررسی پارامترهای بنیادین بازار و روند آینده
گفتگوی اینستاگرامی دکتر علی سعدوندی (استاد بانکداری و اقتصاد کلان، مشاوره سرمایه گذاری و تامین مالی) با آقای مجتبی بهرامی (کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه)
آزادسازی منابع بلوکه شده ارزی گشایشی برای اقتصاد ایران نخواهد بود
علی سعدوندی در گفتوگو با خبرنگار پانا در پاسخ به این پرسش که تغییر نتایج انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا میتواند زمینه ساز بهبود شرایط اقتصادی برای کشور باشد، اظهار کرد: «این برداشت وجود دارد که باید دسترسی به منابع ارزی فراهم شود اما آزادسازی منابع بلوکه شده ارزی و تزریق آن به اقتصاد گشایش واقعی برای اقتصاد ایران نخواهد بود، چون این روش 50 سال است که در کشور تجربه شده و سیاستی ناکارآمد است.»
با ریزش بورس ثروت از بین میرود اما نقدینگی سرجای خود باقی میماند
گفتگوی دکتر علی سعدوندی با روزنامه صمت
بارها تاکید کردهام که نرخ واقعی ارز بین ۱۸تا ۲۲ هزار تومان است، درحالحاضر هم که قیمتها ریزش داشته بازهم معتقدم این نرخ بیشتر از نرخ تعادلی دلار است. حالا در این شرایط اگر صادرکنندگان و واردکنندگان و سایر فعالان اقتصادی به این نتیجه برسند که قیمتها بیشتر از نرخ واقعی است، دچار بیماری هلندی میشویم. هرچند معتقدم بیش از۵۰ سال است ما درگیر این بیماری هستیم و اگر این روند کاهشی قیمتها ادامه داشته باشد کمی از پیامدهای بیماری هلندی جبران خواهد شد و اگر این اتفاق رخ دهد، مصائب و مشکلات اقتصادی کشور بسیار کمتر خواهد شد.
من در کوتاهمدت تداوم روند کاهشی نرخ ارز را نمیبینم، دلایل مختلفی مانند گسترش شیوع کرونا و همچنین تحریمها، فعلا امکان وقوع چنین اتفاقی را بسیار کاهش دادهاست. تا وقتی هم که این محدودیتها پابرجاست نرخ ارز افت چشمگیری نخواهد داشت. بهعبارتی برداشت من این نیست که در کوتاهمدت نرخ دلار از ۲۵هزار تومان به ۱۸هزار تومان برسد، هرچند نرخ ۱۸هزار تومان هم کف نرخ تعادلی در بلندمدت است؛ بنابراین شرایط خیلی خاصی ایجاد نشده، البته بازار بورس واکنش خیلی شدیدی به کاهش نرخ ارز نشان داده است.
اگر جای بانک مرکزی بودم، ریزش قیمتی ارز را کنترل میکردم و محدودیتهای سنگینی که بر تجارت خارجی گذاشته شده نیز باید کمتر شود. البته دو هفته قبل، اتفاق مثبتی رخ داد و اجازه داده شد بخش زیادی از کالاهای وارداتی دپوشده در گمرکات ترخیص شود. از سویی، سیاستهای ارزی کشور در واکنش به تحریمها بسیار مخرب بوده است. رفتار بانک مرکزی مانند فردی است که تهدید به مرگ شده اما خودش اسلحه را برداشته و به شقیقهاش شلیک کرده است. بهعبارتی میتوان گفت ما در برابر تحریمها خودکشی کردهایم، این در حالی است که تحریمها میتوانست در میانمدت آثار مثبتی هم داشته باشد، چراکه میشد وضعیت تولید برخی از کالاها را بهبود بخشید اما متاسفانه هیچیک از این اتفاقات رخ نداد.
قبلا با تزریق ارز به بازار موافق بودم اما در حال حاضر مخالف هستم. ما از اول نباید اجازه میدادیم نرخ دلار مرز ۳۰هزار تومان را رد کند و احتمالا بهدلیل دسترسی نداشتن به منابع ارزی نتوانستند این کار را انجام دهند. این در حالی است که بارها گفته شد ما هیچگاه به این میزان از اسکناس (دلار) دسترسی نداشتهایم و این حجم از منابع ارزی بیسابقه است، اما با توجه به اتفاقاتی که رخ داد، میتوان گفت برخی اظهارات بیشتر یک بلوف بوده و اگر این ادعاها حقیقت داشت نباید نرخ ارز تا ۳۳هزار تومان افزایش مییافت! اکنون هم که بازار خودبهخود روند ریزشی را در پیش گرفته بانک مرکزی هم میگوید که به این روند کمک خواهد کرد.
آنچه دولت و بانک مرکزی در این حوزه به اجرا میگذارند، دقیقا عکس آن چیزی است که در جهان انجام میشود. یعنی در سایر کشورها سیاستهای ضدچرخهای در پیش گرفته میشود اما در ایران سیاستهای چرخهای اتخاذ میشود. هر زمانیکه اقتصاد در مسیر سرازیری قرار میگیرد، مسئولان ادعا میکنند این اتفاق نتیجه انتخاب درست سیاستهای اقتصادی ازسوی ما بوده است. در حالیکه پایین آمدن نرخ دلار بهدلیل اثر روانی انتخابات امریکا بوده و البته فروش ارز و طلایی که مردم در خانهها دارند نیز این روند را تشدید کرده است، بنابراین کاهش نرخ ارز هیچ ربطی به سیاستهای آقایان ندارد. حالا بانک مرکزی میخواهد این فضا را تهییج کند اما من هیچ منفعتی در این اقدام نمیبینم.
برداشت من این است که اگر کمی تلاطمات مدیریت شود، بیشتر به نفع اقتصاد خواهد بود تا اینکه چنین اقداماتی انجام دهند. اکنون مقامات باید پاسخگوی عملکرد خود باشند که واردات را محدود کردند و به انحصارات دامن زدند که مثلا فرار سرمایه اتفاق نیفتد در حالیکه این یک مسئله تخیلی و موهوم بود. از سویی هم برخی از ایرانیها ارز خود را در کشور ترکیه به ملک تبدیل میکردند اما با وجود محدودیتهای اعمالشده هم دیدیم فرار سرمایه تا جایی ادامه پیدا کرد که ایرانیان به رتبه اول خریداران مسکن و آپارتمان در ترکیه تبدیل شدند. بنابراین ادعاهایی مانند جلوگیری از فرار سرمایه با اعمال سیاستهایی مانند ارزپاشی در تناقض کامل است، از سویی هم مطمئن نیستم که اصلا ما این حجم از دلار را داشته باشیم که بانک مرکزی بتواند به بازار تزریق کند.
وقتی نقدینگی افزایش مییابد باید منتظر جذب آن به سمت بازارهای طلا، ارز یا بازار سرمایه باشیم، البته در این شرایط، فکر نمیکنم این نقدینگی به سوی بازار مسکن برود (بهدلیل گرانی مسکن).
باید به این نکته هم اشاره کنم که اگر دولت درست عمل میکرد این ثروتزداییها انجام نمیشد. در ۷ سال گذشته یکسری اصول در اقتصاد ازسوی دولت اعمال شده است. محوریت این اصول نیز بر حفظ منافع کوتاهمدت امنیتی و سیاسی دولت استوار است. بهعبارتی اگر بخواهیم در یک کلمه سیاست دولت را توصیف کنیم، واژه «ثروتسوزی» بهترین انتخاب است. این در حالی است که اسم سال ما جهش تولید است اما دقیقا سیاستهایی که اعمال میشود برخلاف تقویت بخش تولید است.
شما کارمندی را تصور کنید که تمام زندگیاش را تبدیل به دلار یا طلا کرده اما در اغلب حوزهها این ثروتسوزیها باعثشده سرمایههای این کارمند به کلی از بین برود. جالب اینجاست که سیاستهای ثروتسوزی دولت هیچ تاثیری بر کاهش یا سوخت نقدینگی هم نگذاشته و این مولفه همچنان تشدید میشود، بهعبارتی ثروت از بین میرود اما نقدینگی سر جای خود مانده است. ادامه این روند میتواند بسیار مضر باشد.
کسی که سکان هدایت اقتصاد کشور را بهدست میگیرد باید دلسوز مردم باشد، نه اینکه دلخوش به پیروزی کوتاهمدت ارزی حاصل از انتخابات ایالات متحده باشند و پس از مدتی بار دیگر دلار به بالای ۳۰هزار تومان بازگردد.
توصیه میکنم در مواقعی که عواطف و احساسات بر فضای منطقی غلبه میکند، دست از خرید و فروش بردارند. در حال حاضر، نگرانی بسیاری از مردم این است که اگر تحریمها برداشته شود، اینها ضرر کنند، این نگرانی تا ۲ هفته دیگر هم ادامه خواهد داشت اما در نهایت فضا آرام میشود. به هر حال توصیه میکنم فعلا صبر کنند و بعد از فروکش کردن احساسات تصمیم بگیرند.
من برای ارزیابی وضعیت بازار فیلترهایی دارم که با استفاده از آنها میتوان میزان ارزندگی سهام شرکتها را سنجید. درحالحاضر اگر شرکتهای بورسی را با استفاده از این فیلترها مورد سنجش قرار دهیم خواهیم دید که حدود نیمی از سهمها یا ارزانتر از نرخ واقعی خود عرضه میشوند یا به نرخ هستند. اما متاسفانه مانند اول سال که هرچه گفتیم این فضای هیجانی ثروتسوزی را در پی دارد و هیچکس نشنید، الان هم میگویم که بسیاری از این سهمها در موقعیت خوبی قرار دارند و میتوان برای خرید اقدام کرد اما متاسفانه باز هم اغلب افراد نمیشنوند و با تاثیرپذیری از این فضای هیجانی در صفهای فروش سهام ایستادهاند.
البته سهامداران دقت داشته باشند که ادعا نمیکنم همه سهمها در شرایط خوبی قرار دارند، بلکه میگویم ۷۰۰شرکت در بورس حضور دارند که ۵۰ مورد از آنها یا ارزان هستند یا به نرخ عرضه میشوند. اما ۶۵۰نماد همچنان گران هستند، اما این نکته هم باید مورد توجه باشد که این ۶۵۰ مورد اغلب شرکتهای کوچک هستند و ۵۰ نماد ارزان در دسته شرکتهای بزرگ قرار میگیرند. اما متاسفانه سهامداران همه این سهمها را برای فروش گذاشتهاند و روند احساسی را در پیش گرفتهاند. به این عزیزان هم توصیه میکنم سهام خود را فعلا نفروشند و کمی تامل کنند تا شرایط کمی منطقیتر شود، سپس تصمیم بگیرند.
نجات بورس به قیمت افزایش تورم
بهاعتقاد برخی کارشناسان اقتصادی، اجراییسازی طرح صندوق تثبیت بازار بورس و اوراق بهادار تهران با استفاده از یک درصد منابع صندوق توسعه ملی، موجب افزایش نقدینگی و رشد پایه پولی خواهد شد، و طبعا مردم را با مشکلات بزرگتری از معضلات جاری در بورس مواجه خواهد کرد.
علی سعدوندی از جمله اقتصاددانهایی است که با پیادهسازی این طرح مخالف است و اجرای آن را برای اقتصاد کشورمان مضر میداند.
این استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار صمت اظهار کرد: درآمدهای ارزی کشور قابل تبدیل به ریال نیست، چه درآمد حاصل از فروش نفت باشد و چه منابعی که قبلا از فروش نفت بهدست آمده و در صندوق توسعه ملی ذخیره شده است؛ اما اگر قرار باشد از این منابع برداشت و در یک محل ریالی خرج شود، بدون شک این هزینه از محل پایه پولی پرداخت خواهد شد.
اصلاح سیاست ها ، تضمین برگشت بازار
این که حمایت کنیم از شرکت های خاص و سهامداران کاملا اشتباه است.
بهناز صفری- مدتی است دولت، حاکمیت برای رونق بخشیدن به بورس پول هایی به این بازار تزریق می کنند که به اعتقاد بسیاری این مساله عین دستکاری کردن در بازار است و تاکنون بر خلاف تصورات، صدمات زیادی را به بورس ، سهامداران و حتی عامه مردم وارد کرده است.
وقتی بورس به منبع پولی بانک مرکزی وصل می شود تورم در کل کشور افزایش پیدا می کند .این مساله به نفع هیچ کس نیست و سهامدرانی که مدت کوتاهی احساس می کنند ثروتمند شده اند و سرمایه شان چندین برابر رشد کرده است با تصمیمات غلط دوباره سر جای اول خودشان باز می گردند.
در رابطه با تحلیل شرایط کنونی و راه کارهای نجات از بحران های پیش آمده بازار سهام در گفت و گوی زنده صدای بورس نظرات علی سعدوندی دکترای اقتصاد و بانکداری را جویا شدیم.
به نظر من بعد از تحریمها، مجموعه سیاستهای اقتصادی کشورمان، سیاست بدی نبود. مشکلاتی قبل از تحریمها وجود داشت که مهمترینش ریشه در افزایش درآمدهای نفتی در اواخر دهه 80 خورشیدی داشت. افزایش درآمدهای نفتی و اتخاذ سیاستهای نامناسب در آن دوره باعث شد تا درآمدهای نفتی فزایندهای که کشور در آن سالها از آن برخوردار شده بود، یکسره وارد اقتصاد ایران شود. این سرازیر شدن بدون فکر درآمدهای نفتی، باعث به وجود آمدن دو مشکل در اقتصاد ایران شد، یکی بیماری هلندی و دیگری موجهای تورمی پی در پی که به دلیل درآمدهای نفتی فراوان در آن دوره در اقتصاد به وجود آمدند. پس درآمدهای نفتی زیاد برای کشورمان نعمت نبود، نقمت بود، موهبت نبود بلکه عذاب بود. این باعث شد تا یک موج تورمی از آن زمان در کشور شکل بگیرد که تا همین امروز نیز ادامه داشته است.
بازار سرمایه: آنچه گذشت
دکتر علی سعدوندی
نوسان های اخیر بازار سرمایه و افت شاخص کل اتفاقی غیر قابل پیش بینی نبود. این رخداد در بورس سایر کشورها و در زمان های مختلف نیز رخ داده است. اما به دلیل ورود تعداد بسیار بالای بازیگران جدید در این بازار که آشنایی چندانی با تحلیل های مالی نداشته اند، یک روند هیجانی مثبت طی ماه های گذشته و نهایتا روند هیجانی منفی را طی هفته های گذشته شاهد بودیم.
از بورس مستقل املاک انتظار معجزه نداریم
در حالی که ایران در شرایط نامطلوبی بهلحاظ اقتصادی قرار دارد و انتظار میرود که اهتمام مسئولان اقتصادی بر راهکارهای واقعی و کارشناسی برای برون رفت از مشکلات متمرکز شود، تصمیم بر ایجاد پنجمین بازار سرمایه کشور گرفته میشود و مسئولان امر نیز از این خبر به عنوان دستاوردی در جهت بهبود اوضاع یاد میکنند، حال آنکه کارشناسان اقتصادی چنین تصمیماتی را بیش از آنکه راهگشا بداند نمایشی ارزیابی کرده و معتقدند چنین اقداماتی تنها برای آرامسازی افکار عمومی صورت میگیرد. روزنامه دنیای اقتصاد برای بررسی اثربخشی تاسیس بورس جدید ملک و مستغلات و همچنین راهکارهای ارائه شده برای استفاده از ابزارهای مالی بورس برای عرضه و تامین مالی خودروسازان گفتوگویی با علی سعدوندی مشاور سرمایه گذاری و اقتصاددان داشت.
انتشار اوراق ارزی نفتی چه مخاطراتی برای اقتصاد ایران دارد؟
علی سعدوندی در گفت وگو با خبرنگار مهر درباره اقدامات دولت برای جبران کسری بودجه، به انتشار اوراق بدهی دولتی طی ماههای اخیر اشاره کرد و اظهار داشت: دولت مقاومت زیادی در برابر انتشار اوراق بدهی داشته و این در حالی است که اوراق بدهی ابزار اصلی دولتها در کشورهای مختلف دنیا برای تأمین بودجه است و عواقب تورمی کسری بودجه را به حداقل میرساند.