اقتصاد جهان, اقتصاد کلان, سیاست گذاری

در آرژانتین چه می گذرد؟

در آرژانتین چه می گذرد؟

در آرژانتین چه می گذرد؟ / دکتر علی سعدوندی

اخیرا برخی از فعالان عرصه مجاز به شبیه سازی آرژانتینی شرایط کشور پرداخته اند. البته آشنایی عامه و حتی خواص با شرایط اقتصادی کشوری که دورترین فاصله جغرفیایی را با ما دارد موجب شده این عزیزان به صورت گزینشی با اخبار و سیاست های این کشور برخورد کنند.

از سوی دیگر، خبرگزاری ایرنا در اقدامی تحسین برانگیز اقدام به ترجمه مقاله ای از اکونومیست کرده که نورافکنی بر نادانسته های ما از شرایط آرژانتین انداخته است. این مقاله که به پیوست آمده شایان مطالعه است. برای تنویر افکار عمومی بخش هایی از مقاله در زیر مورد تاکید قرار می گیرد:
(1) «بعد از رأی‌دهندگان، ماکری وزیر خزانه‌داری خود نیکلاس دیخونه وزیر را بابت نتیجه انتخابات سرزنش کرد؛ کسی که سال گذشته در راستای توافق مربوط به دریافت وام ۵۷ میلیارد دلاری از صندوق بین‌المللی پول، بودجه را کاهش داده بود.»

 

• از این جمله در می یابیم که آرژانتین عکس ما از بدهی سنگین خارجی رنج می برد و بارها با صندوق بین المللی پول تفاهم نامه امضا کرده است. همچنین به سیاست ریاضتی اشاره شده است که در شرایط بحرانی اقدام به کاهش بودجه کرده و شکست خورده اند. اصولا سیاست های ریاضتی در شرایط بحران شکست می خورند و آرژانتین و یونان دو نمونه از چنین سیاست هایی هستند که اتفاقا همواره مورد تایید صندوق بین المللی پول بوده و دست بر قضا اخیرا در کشور ما حتی بدون امضای تفاهم نامه با صندوق بین المللی از سوی شورای عالی سران قوا به تصویب رسیده است.

(2) «دیخونه در تاریخ ۱۷ آگوست / ۲۶ مرداد بعد از حذف مالیات بر ارزش افزوده اقلام خوراکی اساسی، افزایش کمک‌های دولتی و منجمد کردن موقت قیمت بنزین که تلاش‌های ناموفقی برای آرام کردن اوضاع کشور بودند، استعفا داد.»

• ملاحظه می فرمایید سیاست تثبیت قیمت بنزین هم اکنون در کشور ما نیز در حال اجراست.

(3) «حالا وضعیت آرژانتینی‌ها خیلی بدتر از چهار سال پیش است؛ پیش‌بینی می‌شود اقتصاد کشور حدود چهار درصد کوچک‌تر شده باشد؛ قیمت‌ها بیش از ۲۵۰ درصد افزایش یافته‌اند؛ نرخ دلار از ۱۵ پزو به حدود ۶۰ پزو رسیده است و همه اینها در حالی است که قدرت خرید در ۱۵ ماه گذشته، ۱۰ درصد کاهش یافته است.»

• وضعیت بخش واقعی اقتصاد و نیز متغیرهای اسمی دو کشور مشابهت دارد.

(4) «این یک تصمیم سیاسی بود؛ امید این بود که رشد اقتصادی، ضربه‌گیر افزایش قیمت ناشی از حذف یارانه‌های برق و حمل‌ونقل باشد که در دوران کریستینا فرناندز، به‌صورت گسترده پرداخت می‌شد. این یعنی دولت ناچار بود کسری بودجه همچنان بزرگ خود را عمدتاً از طریق بدهی، تأمین کند.»

• به عبارت دیگر دولت آرژانین برداشتی از این موضوع نداشت که با حذف یارانه ها کسری بودجه افزایش می یابد.

(5) دولت آشپزهای اقتصادی زیادی داشت که هر کدام دستور پخت خود را دنبال می‌کردند. آنها با روش‌های مختلفی هدف کاهش تورم، افزایش رشد اقتصادی و کاهش بودجه را دنبال می‌کردند. بعضی‌هایشان به دنبال تضعیف ارزش پزو برای رشد بودند و بعضی‌ دیگر به دنبال تقویت ارزش پزو برای مبارزه با تورم بودند. آنها باید می‌پذیرفتند که سیاست‌های تدریجی به قیمت مضیقه پولی به دست می‌آید.
• اگر در عبارت فوق واژه «ریال» را با واژه «پزو» جایگزین کنید تصور می فرمایید این مقاله درباره کشور ما نوشته شده است.
• نتیجه گیری: واقعیت این است که آرژانتین سال ها همان سیاستی را دنبال کرده بود که در ایران تحت عنوان «هدایت اعتبار» شناخته می شود یعنی گشاده دستی پولی برای نیل به اهداف توسعه ای. همچنین سال ها سوبسید های سنگین در آن کشور تحت عنوان سیاست های تثبیتی اعطا می شد. ترکیب این سیاست ها با بدهی سنگین خارجی موجب شد که سیاست های مالی و پولی متعارف در آن کشور از کارایی لازم برخوردار نباشد؛ چرا که به طور مشخص خریداران اوراق بدهی دولت می دانستند که دیر یا زود دولت به سمت ایجاد تورم برای کاهش میزان واقعی تعهدات خود حرکت خواهد کرد. پس از خرید اوراق بدهی امتناع ورزیدند و افزایش نرخ بهره پایدار ماند.

در کشور ما شرایط متفاوت است. نسبت های بدهی خارجی و داخلی پایین است و به شرط برنامه ریزی و سیاست گذاری صحیح اتفاقا می شود همچون بسیاری دیگر از کشورها موفق شویم تورم را کاهش داده و نرخ رشد اقتصادی را بهبود دهیم البته به شرطی که سیاست های ریاضتی را کنار بگذاریم و عملیات بازار باز را اجرا کنیم.

با اینکه شرایط کشور ما با آرژانتین تفاوت های ماهوی دارد اما باید دانست تشتت آرا و دخالت افراد ناآشنا تحت عنوان «کارشناس پولی» و «کارشناس ارزی» و قس علی هذا در آن کشور بحران آفرید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *