اقتصاد کلان, سیاست گذاری

انتخاب های شرم آور

انتخاب های شرم آور

انتخاب های شرم آور / دکتر علی سعدوندی

سایت تابناک گزارشی از سخنان مشاور ریاست محترم جمهور نشر داد که موجب سرافکندگی میلیون ها ایرانی است:
“ترکان چالش مصرف انرژی در کشور را یکی دیگر از چالش‌های پیش روی اقتصاد کشور دانست و گفت: در ابتدای دولت یازدهم روزانه ۶۱ میلیون لیتر سوخت در کشور مصرف می‌شد، ولی امروز شاهدیم مصرف روزانه به بیش از ۱۰۰ میلیون لیتر رسیده است و به عبارتی جمع مصرف گاز و نفت روزانه کشور معادل ۵.۴ میلیون بشکه نفت است و جالب اینجاست که به اندازه این میزان مصرف انرژی، ثروت در کشور خلق نمی‌شود.”

 

آیا می دانید ارزش معادل ۵.۴ میلیون بشکه نفت چقدر است؟ اگر قیمت نفت ایران در بازار جهانی را به طور متوسط 50 دلار در هر بشکه فرض کنیم ایرانیان هر روز 270 میلیون دلار فقط انرژی مصرف می کنند. اگر نرخ آزاد دلار را 10 هزار تومان در نظر بگیریم مصرف روزانه نفت و گاز ایرانیان 2700 میلیارد تومان است. این رقم در سال معادل 985 هزار میلیارد تومان است. یعنی بیش از 60 درصد تولید ناخالص کشور را تنها در یک سال نفت و گاز می خوریم و می آشامیم و اسراف هم می کنیم.

آیا می دانید هر فرد ایران در سال چقدر نفت و گاز مصرف می کند؟ بیش از 12 میلیون تومان! آیا می دانید نرخ های فعلی انرژی کمتر از یک دهم نرخ واقعی است. در یک حساب سرانگشتی هر ایرانی در سال یک میلیون تومان برای نفت و گاز پرداخت می کند و مابقی از محل سوبسیدها پرداخت می شود. آیا بهتر نبود بخشی از این سوبسید کلان را صرف ساخت زیرساختها می کردیم؟ ایا بهتر نبود حداقل نیمی از این ثروت عظیم را به صورت یارانه نقدی به خانوارها تقدیم می کردیم تا برای همیشه فقر از کشور ریشه کن می شد؟ آیا بهتر نبود با اختصاص تنها 10 درصد از این ثروت سوزی بی بدیل، کسری بودجه دولت را تامین می کردیم تا برای همیشه از شر تورم های بالای 2 درصد خلاصی می یافتیم؟ آیا بهتر نبود به جز ونزوئلا کشور دیگری را اسوه و الگوی خود قرار می دادیم؟ آیا کشوری را در جهان می شناسید که با چنین اتلاف منابع و آلودگی محیط زیست شرم آوری به سرمنزل ترقی رسیده باشد؟

آیا می دانید اگر تنها 20 درصد سوبسید نفت و گاز به ابرپروژه احداث خط آهن اختصاص می یافت در عرض 8 سال به پیشرفته ترین سیستم ریلی دنیا دست می یافتیم؟ آیا می دانیدسفر با قطارهای سریع السیر ژاپنی به مراتب راحت تر از سفر هوایی است؟ آیا ما مستخق نیستیم تا از مرکز تهران به مرکز شیراز را 2 ساعته با قطار طی کنیم؟ آیا هوش سرشار نیاز است تا بفهیم می شود از تهران به مشهد را 165 دقیقه ای طی کرد؟ آیا سفر به عتبات با قطار در فاصله 4 ساعت شیرین نیست؟

چه اشکال دارد به جای التماس به طرف هندی برای سرمایه گذاری در چابهار از محل صرفه جویی انرژی نه تنها مدرن ترین بندر اقیانوسی جهان را با اتکا به توانمندی های خود احداث کنیم بلکه سراسر شرق کشور را با یک کریدور ریلی-جاده ای پوشش دهیم؟

بله می توانستیم پیشرفته ترین کشور منطقه باشیم. می توانستیم مورد احترام جهانیان قرار گیریم. اما ترجیح دادیم مسرف ترین مصرف کننده انرژی در دنیا باشیم. اما ترجیح دادیم از آلوده ترین کشورهای جهان باشیم. ترجیح دادم در ترافیک خفه شویم اما حاضر نیستیم بخشی از یارانه را به کودکان کارمان اختصاص دهیم. ترجیح دادیم حرث و نسل و آینده کشور را به آتش بسوزانیم.

فاجعه انرژی در ایران چنان بدیهی است که سخن گفتن از آن ملال آور است. آیا زمان تغییر فرا نرسیده است؟

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *