علی سعدوندی، اقتصاددان و کارشناس بینالمللی بانکداری در گفتوگو با «فرهیختگان» صحبت خود در مورد رئیس جدید بانک مرکزی را اینگونه آغاز میکند: «رئیس بانک مرکزی باید صاحب علم گسترده، تجربه، جسارت و شجاعت بالایی باشد و این خصوصیاتی است که هر رئیس بانک مرکزی باید داشته باشد و اصلا براساس آن انتخاب شود. ضمنا باید رئیس بانک مرکزی اهل مماشات نباشد؛ چراکه در این صورت هرروز باید مقداری خلق پول انجام دهد و آن در را در اختیار صاحبان قدرت بگذارد. این واقعیتی است که باید موردتوجه قرار میگرفته و قرار بگیرد.»
توصیه اکید به رئیس بانک مرکزی، مشورت بگیرند
این استاد بانکداری و اقتصاد کلان در ادامه توصیهای به رئیس جدید دارد: «حالا که آقای صالحآبادی به این مهم دست پیداکردهاند، توصیه اکید بنده به ایشان این است که مشورت بگیرند. درواقع باید با افرادی خارج از حلقهای که در آن قرار دارند، مشورت کنند و بیگدار دست به تصمیمی نزنند. اگر این اتفاق بیفتد عملکرد صالحآبادی و بانک مرکزی مفید و مثبت خواهد بود.»
اولویتهای پیشرو
وی در مورد اولویتهای پیشرو ادامه داد: «یک مورد بحث نظارت بر سیستم بانکی است که باید با تغییر قوانین فعلی تشدید شود و قوانین پیشرفتهتری در این مورد حاکم باشد. مورد بعدی جدا کردن بودجه ارزی و ریالی است که در این صورت رابطه بانک مرکزی با دولت قطع خواهد شد و این بانک به استقلال خواهد رسید. تشکیل شورای سیاستگذاری پولی نکته بعدی است که باید متشکل از برترین متخصصان پولی کشور باشد و در آن نرخ بهره تعیین و شاید در ادامه تورم هدفگذاری شود. بهطورکلی سیاستگذاری پولی باید به شکل پویایی انجام شود و شرایط فعلی آن تغییر کند.»
اعتبار باید به بانک مرکزی برگردد
وی معتقد است: «اعتبار باید به بانک مرکزی برگردد و اگر مدیریت و علم رئیس جدید موجب افزایش اعتبار بانک مرکزی شود که عالی است ولی در غیر این صورت باید از افراد دیگر استفاده کنند و این پیام به مردم مخابره شود که بانک مرکزی نهتنها مقتدر است، بلکه در اتخاذ تصمیمات نیز تبحر دارد. اگر جامعه از بانک مرکزی اطمینان نداشته باشد قطعا سیاست پولی شکست خواهد خورد.»
مهمترین پاشنه آشیل روسای قبلی
سعدوندی در پایان تاکید کرد: «مهمترین پاشنه آشیل روسای قبلی مشورت نگرفتن و بسته بودن حلقه نزدیکان ایشان بود که موجب شکستهای سیاستی شده است، بهطور مثال رئیس قبلی بانک مرکزی عملیات بازار باز و کریدور نرخ بهره را اجرا کردند ولی درنهایت شکست بزرگی بهبار آمد. این شکست از بیاطلاعی و عدم آگاهی مجریان آن بوده که رئیس جدید باید این نقطه ضعف را جبران و با دید بازتری به کارشناسان و مشورت با آنها نگاه کنند.»