فنر ارزی و تورمی

دیر یا زود فنر ارزی و تورمی آزاد می‌شود

دیر یا زود فنر ارزی و تورمی آزاد می‌شود

دکتر علی سعدوندی در گفتگو با خبرگزاری تسنیم

علی سعدوندی در ادامه میزگرد چشم‌انداز تورم 1400 بیان کرد: تورم در دنیا پدیده منقرض‌ شده است و برداشتی که مردم ما نسبت به تورم دارند در خیلی از کشورهای دنیا وجود ندارد و مردم‌شان اصلاً نمی‌دانند که تورم چه هست.

نقل‌هایی مطرح می‌شود که خطر تورم را اخیراً کمتر در نظر می‌گیرند؛ به‌دلیل اینکه سالهاست این کشورها تورم نداشته‌اند و انتظار تورمی هم ندارند؛ این موضوع یک ابزار بسیار خوبی در اختیار سیاست‌گذار پولی قرار داده است که می‌تواند از طریق ابزارهای پولی در راستای رشد اقتصادی هم استفاده کند، چراکه وقتی انتظارات تورمی نباشد می‌توان منابع را به بخش‌های واقعی اقتصاد منتقل کرد.

Continue reading

بالا بردن p/e بورس

فرمول بالا بردن p/e بورس

فرمول بالا بردن p/e بورس

گفتگوی دکتر علی سعدوندی با بورسان

دکتر علی سعدوندی کارشناس ارشد اقتصاد و بازار سرمایه اعتقاد دارند که دولت در احیای برجام توانایی کاهش نرخ دلار را دارد، ولی این کار بسیار به شرکت‌های تولیدی که در داخل کار انجام می‌دهند مانند صنایع لوازم خانگی و برخی از این صنایع و همچنین شرکت‌های صادرات محور ضربه خواهد زد و پایین نگه داشتن قیمت دلار خارج از نرخ اقتصادی آن می‌تواند به رکود گسترده در اقتصاد ختم می‌شود و در آینده می‌تواند تبعات تورمی زیادی همراه داشته باشد.

Continue reading

بورس

چرا بورس به این حال و روز افتاده است؟

علی سعدوندی در گفت‌وگو با «انتخاب» و در پاسخ به این پرسش که چه عواملی موجب افت دوباره بازار بورس شده است، گفت: شرایط مدام در حال تغییر است و ما اکنون در ماه‌های پایانی عمر دولت قرار داریم و معمولا در این دوران یک برداشت همراه با بی‌اعتمادی و عدم اطمینان نسبت به آینده بازارها وجود دارد. متاسفانه دولت و مسئولان نیز علیرغم شعارهایی که می‌دهند، کاملا خلاف جهت رشد بورس عمل می‌کنند.

این کارشناس بازار سرمایه گفت: ما پیشتر شاهد سودآوری بالای شرکت‌های صادراتی بودیم و از طرف دیگر شرکت‌های داخلی که رقیب خارجی داشتند در وضعیت خیلی خوبی قرار داشتند و همین مساله باعث رشد زیاد بورس شد. ولی بعدا شاهد سخنانی از جانب مسئولان بودیم که قیمت دلار از 25 هزار تومان به 15 هزار تومان خواهد رسید.

 

وی افزود: همین اظهارنظرات چندباره یک فضای رعب و وحشت واقعی در بازار و بین سهامداران ایجاد کرد. چراکه رسیدن قیمت دلار به 15 هزار تومان یعنی آنکه سودآوری شرکت‌ها به یکباره آب رفته و ناپدید شود. من اعتقاد دارم برخلاف آنکه برخی صحبت می‌کنند که سهامداران نباید دچار بدبینی و رفتارها هیجانی و احساسی شوند، اتفاقا این نگرانی سهامداران از وضعیت بازار سرمایه اصلا احساسی و هیجانی نبود.

سعدوندی با بیان اینکه به نظر می‌رسد سیاست دولت در قبال بورس تکرار همان سیاست‌های سابق و ناموفق گذشته است، گفت: دولت قبل از انتخابات 96 قریب به 6 میلیارد دلار ارز را به بازارهای داخلی تزریق کرد و مطمئن باشید که اگر به عنوان مثال پول بلوکه شده ایران در کره جنوبی هم آزاد شود، دولت این ارز را وارد بازار تولید و رشد بازارهای داخلی از جمله بورس نخواهد کرد.

این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه امروز سهامداران به شناخت و تجربه خوب در مقایسه با گذشته رسیدند، تصریح کرد: دولت به خوبی نشان داده که دنبال حمایت از تولید نیست و مجلس هم در این مسیر با دولت همراه شده است. این برداشت مردم و بازار از عملکرد دولت و مجلس در قبال بازار به ویژه بازار سرمایه است.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا وضعیت بورس تا انتخابات 1400 به همین شکل باقی خواهد ماند، گفت: اگر سیاست‌ها تغییر نکند، قطعا تغییری در بازار بورس رخ نخواهد داد و چه بسا وضعیت بازار بورس بدتر هم شود. همه چیز به این بستگی دارد که دولت، مجلس و مسئولان چه سیاست و راهکارهایی را نسبت به بورس در آینده به کار خواهند گرفت.

سعدوندی در پاسخ به این پرسش که آیا آمدن بایدن و احیای برجام یا تصویب FATF می‌تواند زمینه رشد بورس را فراهم کند، گفت: اتفاقا در این شرایط بورس افت بیشتری خواهد داشت. چراکه فکر کنید با برجام و FATF پول‌های بلوکه شده ایران استرداد شوند، در این شرایط پول بیشتری به داخل جامعه بدون سیاست و راهکار درست و صرفا با اهداف نمایشی و انتخاباتی تزریق می‌شود و در این شرایط مشخص است که چه اتفاقاتی برای بازار رخ خواهد داد.

وی افزود: من فکر می‌کنم که تا زمانی که خودمان دست به کار نشده و دولت و مجلس و دستگاه‌های مرتبط یک راهکار درست برای بهبود شرایط بورس در نظر نگیرند، شرایط به همین شکل ادامه خواهد داشت و بدتر هم خواهد شد. باید به صورت صریح و شفاف مشخص شود که دولت چه برنامه و اقداماتی را برای بورس انجام داده است و نباید ما در تحلیل‌ها و نظرات خودمان به شعارهای دولت بسنده کنیم. واقعیت این است که وقتی فاندامنتالدر حال تضعیف است، نمی‌توان به بهبود بورس در این شرایط امیدوار بود. ما در مساله فولاد و قیمت‌گذاری دستوری وزارت صمت مشخصا دیدیدم که دولت هیچ نگاهی به بورس ندارد.

این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: ما بارها به دولت اعلام کردیم که باید قیمت‌های دستوری و رانت‌ها کنار برود و به جای آن بخشی از سود آن صرف مهار تورم و بخش دیگر آن صرف حمایت از بازار شود ولی متاسفانه برخی از مسئولان این تصور را دارند که حذف رانت موجب گرانی و تورم می‌شود. واقعیت این است که برخی از مسئولان تجربه و علم کافی نسبت به موضوعات اقتصادی و بازار را ندارند. وگرنه می‌توان با چند راهکار و برنامه درست و دقیق حتی طی یک ماه وضعیت بورس را از این شرایط نجات داد ولی مساله اینجاست که دولت نمی‌خواهد کاری کند.

این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که چه توصیه‌ای را به سهامداران پیشنهاد می‌کنید، گفت: تنها توصیه من این است که سهامداران باید مطالبه‌گری و پیگیری را به صورت جدی دنبال کنند. آنان باید بهبود این وضعیت و شرایط بازار بورس را از دولت و مسئولان بورس و مجلس مطالبه کنند. ما در بحث فولاد دیدیم که مطالبه‌گری سهامداران در نهایت وزارت‌خانه را مجبور به عقب نشینی کرد. ما نباید فراموش کنیم که قیمت‌گذاری دستوری عملا به معنای آن است که برداشتن پول از جیب سهامدار و گذاشتن آن در جیب دلالان است. این وضعیت قابل قبول نیست. شاخص بازار می‌توانست تا پایان سال به 800 برسد و سال آینده مرز یک میلیون را رد کند و همه چیز به آرامی درست شود ولی اکنون شاهد این اتفاقات هستیم.

Continue reading

بررسی پارامترهای بنیادین

بررسی پارامترهای بنیادین بازار و روند آینده

بررسی پارامترهای بنیادین بازار و روند آینده

گفتگوی اینستاگرامی دکتر علی سعدوندی (استاد بانکداری و اقتصاد کلان، مشاوره سرمایه گذاری و تامین مالی) با آقای مجتبی بهرامی (کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه)

Continue reading

فروش سهام دولتی

راه و بیراه فروش سهام دولتی

اخیرا لایحه بودجه سال آینده کشور به مجلس تحویل داده شد که بسیاری از کارشناسان نگرانی خود را از تداوم کسری بودجه ابراز کردند. مساله مهم در بودجه سال ۱۴۰۰ این است که گفته می‌شود ظرفیت بازار سرمایه برای جبران این میزان کسری با شک و شبهه همراه خواهد بود. علی سعدوندی، اقتصاددان در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» می‌گوید: تنها راه کوتاه‌مدت برای جبران کسری استفاده از بازار اوراق است. وی از نحوه فروش اموال دولتی در بورس به شکل کنونی انتقاد می‌کند و می‌گوید: نگاه درآمدی به سهام دولتی نه‌تنها باعث تضعیف بازار سرمایه می‌‌شود، بلکه درآمدهای پیش‌بینی شده هم محقق نخواهد شد. به گفته او فروش سهام دولتی باید حتما صرف یک قسمت جداگانه در بودجه با عنوان بخش «کاندیشنال» (مشروط) شود.

Continue reading

سرنوشت بازار سرمایه

سرنوشت بازار سرمایه در دست حقوقی‌های دولت

سرنوشت بازار سرمایه در دست حقوقی‌های دولت

دکتر علی سعدوندی، اقتصاددان و استادیار سابق بانکداری و فاینانس دانشگاه استرالیایی وولونگونگ در دبی در گفتگو با بااقتصاد

انتشار لایحه بودجه سال 1400 توسط دولت نشان می‌دهد کسانی که این لایحه را تنظیم کرده‌اند درک درستی از مباحث و سیاست‌گذاری‌های بودجه‌ای ندارند. نگاه درآمدی دولت به خصوصی‌سازی اشتباه و بازار سرمایه نسبت به این موضوع آگاه است که دولت در عُسر و حرج قرار دارد و مجبور به فروش است، طبعا بازار هم بازی‌های خودش را اجرا می‌کند. بنابراین، در سال آینده هم، چنین سیاستی جواب نمی‌دهد و مشکلات عدیده و جدی را به‌وجود می‌آورد. معمولا کسری بودجه باید از محل اوراق تامین شود اما سال‌هاست که دولت کسری بودجه را از فروش ارز جبران می‌کند، به این ترتیب که ارز را به بانک مرکزی می‌فروشد بانک مرکزی هم پایه پولی ایجاد می‌کند که همان پولی‌سازی کسری بودجه است.

Continue reading

ثروت

با ریزش بورس ثروت از بین می‌رود اما نقدینگی سرجای خود باقی می‌ماند

با ریزش بورس ثروت از بین می‌رود اما نقدینگی سرجای خود باقی می‌ماند
گفتگوی دکتر علی سعدوندی با روزنامه صمت

به نظر شما، با توجه به روند نزولی قیمت‌ها در بازار ارز، آیا نرخ کنونی دلار واقعی است؟

بارها تاکید کرده‌ام که نرخ واقعی ارز بین ۱۸تا ۲۲ هزار تومان است، درحال‌حاضر هم که قیمت‌ها ریزش داشته بازهم معتقدم این نرخ بیشتر از نرخ تعادلی دلار است. حالا در این شرایط اگر صادرکنندگان و واردکنندگان و سایر فعالان اقتصادی به این نتیجه برسند که قیمت‌ها بیشتر از نرخ واقعی است، دچار بیماری هلندی می‌شویم. هرچند معتقدم بیش از۵۰ سال است ما درگیر این بیماری هستیم و اگر این روند کاهشی قیمت‌ها ادامه داشته باشد کمی از پیامدهای بیماری هلندی جبران خواهد شد و اگر این اتفاق رخ دهد، مصائب و مشکلات اقتصادی کشور بسیار کمتر خواهد شد.

آیا این روند کاهشی ادامه خواهد داشت؟

من در کوتاه‌مدت تداوم روند کاهشی نرخ ارز را نمی‌بینم، دلایل مختلفی مانند گسترش شیوع کرونا و همچنین تحریم‌ها، فعلا امکان وقوع چنین اتفاقی را بسیار کاهش داده‌است. تا وقتی هم که این محدودیت‌ها پابرجاست نرخ ارز افت چشمگیری نخواهد داشت. به‌عبارتی برداشت من این نیست که در کوتاه‌مدت نرخ دلار از ۲۵هزار تومان به ۱۸هزار تومان برسد، هرچند نرخ ۱۸هزار تومان هم کف نرخ تعادلی در بلندمدت است؛ بنابراین شرایط خیلی خاصی ایجاد نشده، البته بازار بورس واکنش خیلی شدیدی به کاهش نرخ ارز نشان داده است.

بانک مرکزی در این وضعیت چه اقدامی را باید انجام دهد؟

اگر جای بانک مرکزی بودم، ریزش قیمتی ارز را کنترل می‌کردم و محدودیت‌های سنگینی که بر تجارت خارجی گذاشته شده نیز باید کمتر شود. البته دو هفته قبل، اتفاق مثبتی رخ داد و اجازه داده شد بخش زیادی از کالاهای وارداتی دپوشده در گمرکات ترخیص شود. از سویی، سیاست‌های ارزی کشور در واکنش به تحریم‌ها بسیار مخرب بوده است. رفتار بانک مرکزی مانند فردی است که تهدید به مرگ شده اما خودش اسلحه را برداشته و به شقیقه‌اش شلیک کرده است. به‌عبارتی می‌توان گفت ما در برابر تحریم‌ها خودکشی کرده‌ایم، این در حالی است که تحریم‌ها می‌توانست در میان‌مدت آثار مثبتی هم داشته باشد، چراکه می‌شد وضعیت تولید برخی از کالاها را بهبود بخشید اما متاسفانه هیچ‌یک از این اتفاقات رخ نداد.

بانک مرکزی همچنان مدعی است روزانه ۵۰میلیون دلار به بازار ارز تزریق می‌کند تا قیمت‌ها تثبیت شوند. این در حالی است که نرخ ارز نیمایی از نرخ آزاد ارز هم بالاتر است. این تناقضات رفتاری را چطور می‌بینید و آیا با تزریق ارز به بازار موافق هستید؟

قبلا با تزریق ارز به بازار موافق بودم اما در حال حاضر مخالف هستم. ما از اول نباید اجازه می‌دادیم نرخ دلار مرز ۳۰هزار تومان را رد کند و احتمالا به‌دلیل دسترسی نداشتن به منابع ارزی نتوانستند این کار را انجام دهند. این در حالی است که بارها گفته شد ما هیچ‌گاه به این میزان از اسکناس (دلار) دسترسی نداشته‌ایم و این حجم از منابع ارزی بی‌سابقه است، اما با توجه به اتفاقاتی که رخ داد، می‌توان گفت برخی اظهارات بیشتر یک بلوف بوده و اگر این ادعاها حقیقت داشت نباید نرخ ارز تا ۳۳هزار تومان افزایش می‌یافت! اکنون هم که بازار خودبه‌خود روند ریزشی را در پیش گرفته بانک مرکزی هم می‌گوید که به این روند کمک خواهد کرد.

آیا این سیاست درست است؟

آنچه دولت و بانک مرکزی در این حوزه به اجرا می‌گذارند، دقیقا عکس آن چیزی است که در جهان انجام می‌شود. یعنی در سایر کشورها سیاست‌های ضدچرخه‌ای در پیش گرفته می‌شود اما در ایران سیاست‌های چرخه‌ای اتخاذ می‌شود. هر زمانی‌که اقتصاد در مسیر سرازیری قرار می‌گیرد، مسئولان ادعا می‌کنند این اتفاق نتیجه انتخاب درست سیاست‌های اقتصادی ازسوی ما بوده است. در حالی‌که پایین آمدن نرخ دلار به‌دلیل اثر روانی انتخابات امریکا بوده و البته فروش ارز و طلایی که مردم در خانه‌ها دارند نیز این روند را تشدید کرده است، بنابراین کاهش نرخ ارز هیچ ربطی به سیاست‌های آقایان ندارد. حالا بانک مرکزی می‌خواهد این فضا را تهییج کند اما من هیچ منفعتی در این اقدام نمی‌بینم.

برداشت من این است که اگر کمی تلاطمات مدیریت شود، بیشتر به نفع اقتصاد خواهد بود تا اینکه چنین اقداماتی انجام دهند. اکنون مقامات باید پاسخگوی عملکرد خود باشند که واردات را محدود کردند و به انحصارات دامن زدند که مثلا فرار سرمایه اتفاق نیفتد در حالی‌که این یک مسئله تخیلی و موهوم بود. از سویی هم برخی از ایرانی‌ها ارز خود را در کشور ترکیه به ملک تبدیل می‌کردند اما با وجود محدودیت‌های اعمال‌شده هم دیدیم فرار سرمایه تا جایی ادامه پیدا کرد که ایرانیان به رتبه اول خریداران مسکن و آپارتمان در ترکیه تبدیل شدند. بنابراین ادعاهایی مانند جلوگیری از فرار سرمایه با اعمال سیاست‌هایی مانند ارزپاشی در تناقض کامل است، از سویی هم مطمئن نیستم که اصلا ما این حجم از دلار را داشته باشیم که بانک مرکزی بتواند به بازار تزریق کند.

بسیاری از افرادی که ارز و طلا ذخیره کرده بودند در روزهای گذشته اقدام به فروش کرده‌اند به ‌نظر شما، این نقدینگی سرگردان به کدام سمت خواهد رفت؟

وقتی نقدینگی افزایش می‌یابد باید منتظر جذب آن به سمت بازارهای طلا، ارز یا بازار سرمایه باشیم، البته در این شرایط، فکر نمی‌کنم این نقدینگی به سوی بازار مسکن برود (به‌دلیل گرانی مسکن).
باید به این نکته هم اشاره کنم که اگر دولت درست عمل می‌کرد این ثروت‌زدایی‌ها انجام نمی‌شد. در ۷ سال گذشته یکسری اصول در اقتصاد ازسوی دولت اعمال شده ‌است. محوریت این اصول نیز بر حفظ منافع کوتاه‌مدت امنیتی و سیاسی دولت استوار است. به‌عبارتی اگر بخواهیم در یک کلمه سیاست دولت را توصیف کنیم، واژه «ثروت‌سوزی» بهترین انتخاب است. این در حالی است که اسم سال ما جهش تولید است اما دقیقا سیاست‌هایی که اعمال می‌شود برخلاف تقویت بخش تولید است.

شما کارمندی را تصور کنید که تمام زندگی‌اش را تبدیل به دلار یا طلا کرده اما در اغلب حوزه‌ها این ثروت‌سوزی‌ها باعث‌شده سرمایه‌های این کارمند به کلی از بین برود. جالب اینجاست که سیاست‌های ثروت‌سوزی دولت هیچ تاثیری بر کاهش یا سوخت نقدینگی هم نگذاشته و این مولفه همچنان تشدید می‌شود، به‌عبارتی ثروت از بین می‌رود اما نقدینگی سر جای خود مانده است. ادامه این روند می‌تواند بسیار مضر باشد.
کسی که سکان هدایت اقتصاد کشور را به‌دست می‌گیرد باید دلسوز مردم باشد، نه اینکه دلخوش به پیروزی کوتاه‌مدت ارزی حاصل از انتخابات ایالات متحده باشند و پس از مدتی بار دیگر دلار به بالای ۳۰هزار تومان بازگردد.

با توجه به این وضعیت شما به افرادی که دلار و طلا در خانه دارند، چه توصیه‌ای می‌کنید؟

توصیه می‌کنم در مواقعی که عواطف و احساسات بر فضای منطقی غلبه می‌کند، دست از خرید و فروش بردارند. در حال حاضر، نگرانی بسیاری از مردم این است که اگر تحریم‌ها برداشته شود، اینها ضرر کنند، این نگرانی تا ۲ هفته دیگر هم ادامه خواهد داشت اما در نهایت فضا آرام می‌شود. به هر حال توصیه می‌کنم فعلا صبر کنند و بعد از فروکش کردن احساسات تصمیم بگیرند.

شرایط بازار سهام را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من برای ارزیابی وضعیت بازار فیلترهایی دارم که با استفاده از آنها می‌توان میزان ارزندگی سهام شرکت‌ها را سنجید. درحال‌حاضر اگر شرکت‌های بورسی را با استفاده از این فیلترها مورد سنجش قرار دهیم خواهیم دید که حدود نیمی از سهم‌ها یا ارزان‌تر از نرخ واقعی خود عرضه می‌شوند یا به نرخ هستند. اما متاسفانه مانند اول سال که هرچه گفتیم این فضای هیجانی ثروت‌سوزی را در پی دارد و هیچ‌کس نشنید، الان هم می‌گویم که بسیاری از این سهم‌ها در موقعیت خوبی قرار دارند و می‌توان برای خرید اقدام کرد اما متاسفانه باز هم اغلب افراد نمی‌شنوند و با تاثیرپذیری از این فضای هیجانی در صف‌های فروش سهام ایستاده‌اند.

البته سهامداران دقت داشته باشند که ادعا نمی‌کنم همه سهم‌ها در شرایط خوبی قرار دارند، بلکه می‌گویم ۷۰۰شرکت در بورس حضور دارند که ۵۰ مورد از آنها یا ارزان هستند یا به نرخ عرضه می‌شوند. اما ۶۵۰نماد همچنان گران هستند، اما این نکته هم باید مورد توجه باشد که این ۶۵۰ مورد اغلب شرکت‌های کوچک هستند و ۵۰ نماد ارزان در دسته شرکت‌های بزرگ قرار می‌گیرند. اما متاسفانه سهامداران همه این سهم‌ها را برای فروش گذاشته‌اند و روند احساسی را در پیش گرفته‌اند. به این عزیزان هم توصیه می‌کنم سهام خود را فعلا نفروشند و کمی تامل کنند تا شرایط کمی منطقی‌تر شود، سپس تصمیم بگیرند.