اقتصاد پساکرونا در ایران و جهان
گفتگوی زنده دکتر سعدوندی با دکتر ابریشمکار و بررسی اقتصاد پساکرونا در ایران و جهان
گفتگوی زنده دکتر سعدوندی با دکتر ابریشمکار و بررسی اقتصاد پساکرونا در ایران و جهان
تعارض مدیریت و اختلاف نظر دلیل اصلی ریزش بورس در روزهای اخیر/ انتظار می رود بانک مرکزی از بازار سرمایه حمایت کند/ دستکاری در بازار سرمایه و سلب اعتماد سهامداران
اقتصاددان و استادیار بانکداری و فاینانس دانشگاه استرالیایی وولونگونگ در دبی تصریح کرد:
ریزش بازارهای بورس جهانی و بورس ایران در روزهای اخیر و همزمانی انتشار اخباری مبنی بر برکناری یا استعفای رییس سازمان بورس و همچنین قوانین جدید بازار سرمایه، سهامداران زیادی را به صفهای فروش حتی در سهمهای ارزنده کشاند. دلیل یا دلایل ریزش شاخص بورس را از تحلیلگران و کارشناسان جویا شدیم. دکتر علی سعدوندی، اقتصاددان و استادیار سابق بانکداری و فاینانس دانشگاه استرالیایی وولونگونگ در دبی، معتقد است: یکی از دلایل اصلی ریزش بورس تعارض مدیریت و اختلاف نظر در سازمان بورس و وزارت اقتصاد است که چند روزی مدیریت بازار سرمایه بهنوعی رها شد و سطح اعتماد سهامداران نیز نزولی شد.
توصیه های سرمایه گذاری / دکتر علی سعدوندی
1. بورس و طلا بازدهی بالاتری در یک سال آینده خواهند داشت.
2. احتمال ریزش بازار سرمایه هست. پس در سهام بنیاد دار سرمایه گذاری کنید. در صورت ریزش همه خواهند ریخت و نقدپذیری بازار به صفر می رسد. اما سهام بنیاد دار 24 ماه پس از ریزش به ارزش سابق خود باز می گردد در حالی که سهام بی بنیاد خانمان بر انداز است.
3.1 دفارا
3.2 چدن
3.3 رتاپ
رشد اقتصادی در بسیاری کشورهای جهان در سال گذشته میلادی (2019) کاهش یافت.
وخیم ترین نزول مربوط به کشورهای تحت استرس شامل آرژانتین، ایران، لیبی، ونزوئلا، سودان و ترکیه بوده است.
پنجره جمعیتی ، موهبتی برای اقتصاد کشور / دکتر علی سعدوندی
کشور ایران از سال 2010 وارد پنجره جمعیتی شده است. هنگامی پنجره جمعیتی به روی یک کشور گشوده می شود که بعد از رشد بالای زاد و ولد به طور ناگهان رشد جمعیت متوقف می شود. این کاهش رشد ناگهانی جمعیت موجب می شود نسبت خردسالان کاهش پیدا کند و از آن جا که در گذشته نرخ رشد جمعیت بالا بوده است طبیعتا تعداد افراد کهنسال در جمعیت فعلی نیز کم خواهد بود. این دو نسبت را اگر با هم جمع کنیم و بر افرادی تقسیم کنیم که در سن کار قرار دارند به « نسبت تکفل» می رسیم. این نسب در دهه 1360 حدود 100 درصد بوده است و در سال های اخیر 40 درصد کاهش پیدا کرده است. ایران به همراه کره جنوبی کمترین نسبت ها را در دنیا دارد. پس بهترین وضعیت نسبت جمعیتی را در دنیا برای رشد و توسعه در اختیار داریم. معمولا کشورهایی که این پنجره جمعیتی به روی ایشان گشوده می شود، نرخ های رشد دو رقمی را تجربه می کنند. اما اتفاقی که در کشور ما افتاده این است که از سال 2010 با مشکل تحریم مواجه شدیم و در آزادسازی فعالیت های اقتصادی جدی نبودیم . در واقع این پنجره جمعیتی وبال گردن ما شده و افزایش نرخ بیکاری را به همراه داشته است.
کشورها یا پیشرفته اند که پیش از این زیرساخت ها را گسترش داده اند یا اینکه به سرعت در حال سرمایه گذاری در زیرساخت ها هستند.
کمتر کشوری مانند ایران مظلوم دیده شده که به سرعت به سوی استهلاک سرمایه های موجود می رود بی آنکه کسی در فکر پیشرفت باشد.
از ماست که بر ماست.
ایحهایست تحریمی و از جنس مقاومت. هم اکنون مجلس به زودی بررسی بودجه را آغاز می کند بودجه سال آینده با نگاه واقع بینانه به قیمت نفت و میزان فروش در شرایط تحریم، تمرکز بر درآمدهای مالیاتی و تأمین مالی غیر تورمی و واگذاری دارائیهای سرمایهای تلاش دارد تابآوری اقتصاد را در سال اقتصادی 99 پشتیبانی کند. ارزیابی بودجه سال آینده و فراتر از آن، اصلاحات ساختاری در سیاستهای مالی و پولی را با علی سعدوندی کارشناس ارشد پولی و استاد سابق دانشگاه وولونگنگ استرالیا در میان گذاشتیم. او تأکید دارد آنچه میتواند نقشه راه بودجه در سالهای آتی باشد، جدایی بودجه ارزی از بودجه ریالی است. بودجه ارزی در اختیار سازمانهای توسعهای قرار بگیرد و بودجه ریالی به دولت و خزانهداری اختصاص یابد.
قیمت تعادلی راه ثبات بازار ارز / دکتر علی سعدوندی
نرخ ارز همزمان با افزایش قیمت بنزین روندی صعودی را آغاز کرده است. علت این همزمانی، ناآرامیهای اجتماعی است که با تغییر قیمت این حامل انرژی اتفاق افتاد. چرا که پس از هر ناآرامی، جامعه و اقتصاد دچار نااطمینانی میشود و نااطمینانی عامل فرار سرمایه است.
در این مدت بخشی از سرمایه و اسکناسهای ارز موجود در بازار از کشور خارج شده است. اگرچه این روند با تغییر قیمت بنزین همزمان بود اما میتوان عوامل دیگری را نیز در این سیر صعودی سهیم دانست؛ از جمله ناآرامیهای عراق. اکنون مهمترین شریک اقتصادی ایران، کشور عراق است.
اثر جانشینی و درآمدی / دکتر علی سعدوندی
در ارتباط با عواقب تثبیت قیمت بنزین بر متغیرهای کلان اقتصادی، برداشت عمومی جامعه با آنچه واقعا اتفاق میافتد متفاوت است. اصولا علم اقتصاد این گونه است که توصیههای کارشناسان این حوزه در تناقض با برداشتهای عمومی افراد است و مورد حمله اقتصادنخواندهها قرار میگیرد. در واقع بسیاری از توصیههایی که افراد اقتصادنخوانده اتخاذ میکنند نتایج معکوس خواهد داشت. اقتصاد مانند بومرنگ است که وقتی افراد سیاستی را اتخاذ میکنند، آن سیاست همانند بومرنگ در نهایت به خودشان بازخواهد گشت. با سادهانگاری این گونه تصور میشود که اگر ما تثبیت قیمت بنزین داشته باشیم ثبات به اقتصاد بازگشته و نرخ تورم کنترل خواهد شد. اما در واقعیت نه تنها چنین نیست بلکه معکوس آن اتفاق خواهد افتاد. تثبیت قیمت بنزین دولت را از بخشی از درآمدهای خود محروم میکند و دولت دچار کسری بودجه مزمن میشود بهطوری که در ایران طی ۵۰ سال گذشته تقریبا همواره دچار کسری بودجه بودهایم. شاید یکی از مهمترین دلایل این کسری، سیاستهای تثبیت قیمتی بوده که قیمت کالا و خدمات دولتی تثبیت شده و دولت نتوانسته به همان اندازه که مخارج داشته، درآمد کسب کند.
واقعیت این است که وضعیت بودجه ما نسبت به پیش از تحریم تغییر چندانی نداشته است. در گذشته به بهانه درآمد نفت از محل پایه پولی، کسری بودجه عملیاتی تامین می شد، در شرایط فعلی تنها آن بهانه درآمد نفتی حذف شده است ولی بانک مرکزی به راحتی می تواند باز هم کسری بودجه را تامین کند با این تفاوت که در طرف دارایی ها، به عوض دارایی خارجی، بدهی دولت را قرار دهد. پولی سازی کسری بودجه بزرگترین گناه اقتصادی است که در کشور ما قبح آن ریخته است.